۰۷ آذر ۱۳۸۴

دستهای آلوده

گفتم : دارم غرق میشم ، دستمو بگیر ، کمک
گفت : دستهام آلوده است ، کثیف میشی
گفتم : کــمـــک ، کـمـک ، کمک ..
چیزی نگفت ... رفته بود
...

هیچ نظری موجود نیست: