۱۱ دی ۱۳۸۴

بخشش

به ندرت پیش آمده که وقتی آنلاین شده ام بدانم چه میخواهم بنویسم و این مشکلی بزرگ است ، تکثر مطالب موجود ، آشفتگی سوژه های موجود در ذهنی بی قرار و در نظر گرفتن شرایط و ... و در این شرایط نوشتن زمانی مشکل و مشکلتر میگردد که یک قرص صورتی و یک قرص سفید رنگ را ساعتی پیش با لیوانی آب نثار تمام اجزای شعورت کرده باشی . وگرنه امروز اتفاقی بزرگ افتاده ، مهم و پررنگ ، شاید تولدی دیگر که برای توصیفش بتوان بزرگترین واژه ها را به کار برد اما به این بسنده میکنم :


خودت را مستحق بخشش کن و ببخش ،
خداوند را به خودش واگذار که او کار خود را بهتر از تو میداند
کار تو این است که این لیاقت را به خود ببخشی
لیاقت ِ بخشش ِ خویشتن خویش
کار تو این است
همین

هیچ نظری موجود نیست: