۲۹ اسفند ۱۳۸۴

حرف ِ آخر ِ سال ِ بد

امروز آخرین روز سال هشتاد و چهار است ، سالی که گذشت سال خیلی خوبی حداقل برای من نبود ، سالی بود سرشار از مشکلات و تلخکامیهای گوناگون که جز خدا کسی چیزی از آنها نمیداند . امسال از تنهاترین سالهای عمرم بود که گذشت ، خوبیهائی هم داشت که آنها را نیز ندیده نمیگیرم . اما چیزی که در این آخرین روز سال میتوان گفت این است که ای سال 84 ! تو هم به خاطره ها پیوستی ، گرچه هیچگاه هیچ سالی از عمر آدمی قابل فراموش کردن نیست اما هر چه بودی گذشتی و رفتی ،
زندگی سراسر امید است و همین امید ما را به سوی فردا میکشد و همان امید است که باعث میشود آرزو کنم سال آینده سالی متفاوت باشد ، سالی که نه تنها برای من بلکه برای همه ی شما مملو از شادیها و تندرستیها موفقیتهای بیشمار باشد . این تغییر فصل تغییر سن من نیز هست فردا به همین سادگی وارد سی و دو سالگی میشوم با کوله باری از تجربه هائی سخت و سنگین و تلخ که گر چه دیر اما آنها را در سالی که فردا آغاز میشود به کار خواهم بست و بر این به کارگیری سخت مصممم ! . امیدوار که نه ، مطمئنم که موفق به دستیابی به آنچه در پی اش هستم خواهم شد برای شما نیز چنین آرزوئی دارم .
شاید بزرگترین درسهائی که در سال گذشته آموختم تفکر ، تعقل ، تامل ، بخشش ، سبک دلی ، واقع بینی ، و بسیار چیزهای دیگر باشد که همه ی آنها را مدیون کسانی هستم که خوب یا بد وارد زندگیم شدند ، زخمی یا مرهمی بر دل و تنم نهادند و رفتند ، گر چه زخمهای پنج سالی که بر من گذشت زخمهائی عمیق و سوزانند اما میتوان از این سوزشها استفاده کرد ، میتوان به مدد همین زخمها از یاد نبرد که چه بودیم و چه باید باشیم ، امیدوارم سالی که در پیش داریم سالی باشد سرشار از موفقیت ، تعقل ، واقع بینی ، انسانیت و شرف و صداقت . امیدوارم صفا و صلح ِ گم شده بر بر و بام این ملک و مملکت سایه گرامیش را بگستراند و هیچکدام از ما محروم از این موهبتها نباشیم ، امیدوارم همه ی ما در سالی که در پیش است پیش و بیش از هر چیز انسان باشیم و به انسانیت خود مغرور ، امیدوارم دستهائی که در سال جدید به سویتان دراز میشود جز دستهای دوستی و مهربانی و صداقت نباشد و هزارها هزار امید و آرزوی زیبا هم برای شما و هم برای خودم خواهانم .
امیدوارم اگر در سالی که گذشت کسی را ناراحت کردم مرا به بزرگواری خودش ببخشد و هر چه بود را سهوی جاهلانه بداند که بابتش پوزشمندم !!!
چون بامداد امروز عازم سفری به شمال و بعد از آن به کرمانشاه و ... هستم ، پس از هیمنجا به همه سال نو را تبریک گفته و همه ی آرزوهای فوق را ضمیمه و پیشکش میکنم به همه شما دوستانی که همیشه برایم عزیز بودید و امیدوارم بمانید و باشم و باشید و بیش از گذشته در حق هم محبت و نیکی کنیم .

*- ای خدائی که جهان برایت معلق میزند ، بگذار فقط کمی هم برای ما معلق بزند.
*- موسیقی نوروزی شد .
*- دوستتان دارم.
*-تا سال آینده
خدا نگهدار.

هیچ نظری موجود نیست: