۲۴ تیر ۱۳۸۵

درهم و بر هم

یک : حال ما خوب است ، خیلی فراوان
دو :کافی نت اصلاً مکان مناسبی برای نوشتن نیست، اما ...
سه : من و تو بنده ی این ما و منیم ، اما عقش یعنی با هم یکی شدن
چهار: هر کس گله یا شکایتی از من داره بگه که قبل از گور به گور شدنمون ازش حلالیت بطلبیم و اگه حلال نمیکنه زودتر بهش بگم " کاف لام"
پنج : میخواستم بگم "انتقام از تو گرفتن کار من نیست کار عشقه" دیدم ای بابا تا خودت هستی کی بهتر از خودت که ازت انتقام بگیره بنابر این الان میگم :
شش: باش تا صبح دولتم بدمد
هفت: شیشکی نمیدونه چقد دلم واسه مرتب آپ کردن تنگ شده، حتماً باید یه فکری بکنم واسه این مساله
هشت : خدائی ریدم به هر چی مفهوم رفاقت قرن بیستمه ، باید یک مثانه ی پرهدیه نمود به رفاقت بعضیا
نه : من دوباره برای مدتی نخواهم بود گرچه ممکنه خر بشم و باز بیام بشینم تو کافی نت و بنویسم
ده: خدا نگهدار

***
راستی یادم رفت بگم که :
بعد از این بر کودک دل سخت گیری میکنم

هیچ نظری موجود نیست: