فكر نمي كنم در تاريخ هنر اينهمه سريال مزخرف و آبكي يك جا توليد و به نمايش گذاشته شده باشه و يا اين آقايان تا به اين حد دچار توهم " ديگر احمق بيني " شده باشند . هر جور كه فكر ميكنم و مي خوام افكارم رو جمع كنم تا نقدي بر اينهمه لاطائلات بنويسم نميشه ، اما :
- اول از همه از اون سريالي كه نميدونم اسمش چيه با اون قرنيهي كذائي و آقاي فرهاد و خانم اكرميي كه توي اين قسمتي كه ديدم هر كسي رو كه ديد بهش گفت "اينجا آخر خطه" (فكر كنم ده دفعه اينو گفت) يا اون جناب سرگرد احمقي كه نميدونم كدوم كارشناسي نقشش رو كنترل كرده بود مثلاً در صحنهي جنايت با خونسردي قدم ميزنه ، يا سربازي كه پشتش ايستاده تفنگ رو به سمت خود جناب سرگرد نشونه رفته به جاي مجرم اصلي ، يا اون ديالوگ مسخرهي منو بكش ِ آخر سريال يا ...
- دوم در مورد سريال زير زمين كه واقعاً نمي فهمم شخصي مثل آقاي افخمي چطور اين مسئله رو نميدونه كه پولي رو كه از طريق دزدي به دست اومده شرعاً و قانوناً نمي توان صرف امور خيريه كرد بلكه بايد به صاحبش " هر كه هست " بازگردانده شود در حالي كه آقا فرج در پايان به عنوان يك انسان شريف كه توبهي نستوحش پذيرفته شده است معرفي ميشود.
- سوم اينكه نهايت توهين به مردم وقتي اتفاق مي افته كه اين آقاياني كه با اينهمه هزينه مشتي خزعبلات رو ساخته و تحويل اذهان اين ملت بدبخت ميدهند تازه پس از پايان اين همه افتضاح ساعتها و ساعتها به عنوان قهرمانان هنري و ملي و اخلاقي بر صفحهي تلوزيونها ظاهر شده و به عنوان آدمهاي خيلي كار درست به نصيحت و در فشاني مي پردازند.
البته وقتي رئيس جمهور با تمام عقلش فكر ميكند كه جهان غرب از رشد جمعيت ايرانيان ميترسد و مملكت ما بهتر است 120 ميليون نفره باشد خيلي جاي گله نيست چون متاسفانه در اين جامعه ي هفتاد و اندي ميليون نفري كم نيستند آدمهائي با اين سطح تفكر.
- واي بر ما كه در چه زبالهدانيي زندگي ميكنيم .
۱ نظر:
Thank you for consisting of the lovely images-- so open to a feeling of reflection.
my website - http://onlinesmpt200.com
ارسال یک نظر