بالاخره سال 85 تموم شد و سال 86 رسيد ، راستش نه در انتهاي سال قديم و نه در ابتداي سال جديد حوصله و دل و دماغ نوشتن نداشته و ندارم اما اين بلاگ با وجود اينكه كم ميبينمش اما همچنان روي اعصاب منه و مثل يك بچه ي سمج تمام وقت زل و زده و هي از من مطلب ميخواد ما هم كه مفلس !
بر خلاف سالهاي گذشته امسال را بدون سر و صدا و شعار و حرفاي قشنگ شروع كردم باشد كه امتحاني كرده باشيم اين بي صدائي رو
تعطيلات رو كمي لاهيجان بودم ، كمي دبي و بقيه رو درهمين تهران ، و همين سرگردوني و خانه به دوشي بهم خيلي چيزا رو ميفهمونه و ثابت ميكنه . با اينكه خيلي اين روزا تنهائي تلخي رو ميگذرونم اما روراست بگم كه حال و حوصلهي هيچ دوستي رو ندارم و همين ميتونه دليل بسياري از ناراحتيهاي دوستان از دست من باشه خصوصاً كه موبايلم رو عوض كردم و اين بهونه رو از دست من ميگيره و اين يعني اينكه خيالتون راحت ، مقصر منم .
دعا ميكنم كه زودتر حالم خوب شه و بتونم خيلي چيزا رو جبران كنم گرچه اگر هم نكردم خيالي نيست
سعي ميكنم زودتر بيشتر بنويسم اما متاسفانه هيچ قولي در اين زمينه نميتونم بدم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر