چه خوش خیال بودم که فکر میکردم کسی پشت اون دیوارها منتظرمه
چه امید بیهوده ای به زندگی بستم وقتی تکه شیشه ی شکسته توی دستم منتظر تصمیم جسورانه ی من بود
چقدر بعضی واقعیات تلخ و بی رحمند
چه امید بیهوده ای به زندگی بستم وقتی تکه شیشه ی شکسته توی دستم منتظر تصمیم جسورانه ی من بود
چقدر بعضی واقعیات تلخ و بی رحمند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر