حالا كه تعيين نمايندگان مجلس و خبرگان و رياست جمهوري و شوراها و ... توسط ديگران انجام ميشود من نميدانم شركت در انتخابات و راي دادن چه سودي براي اين مملكت دارد ، من خودم به نوبه ي خودم ترجيح ميدهم هيزم تنور انتخابات نباشم ، ترجيح ميدهم كه همين كودتائي كه در جريان است ادامه پيدا كند ، ترجيح ميدهم تندروترين آدمها سر كار بيايند و تكليف مملكت را يك سره كنند . ايران با هيچ انتخاباتي به نتيجه اي نخواهد رسيد ، تنها چيزي كه ميتواند منجر به تغييراتي ساختاري در اين مملكت شود چيزي است كه در حال حاظر فكر كردن به آن نيز مضحك است (دانش و شعور اجتماعي) ، شايد عده اي هنوز در فكر به راه انداختن جريان اصلاحات باشند و اين خنده دارترين اميدي‌است كه ميتواند وجود داشته باشد چون اميدواران به اين تز هنوز متوجه نشده‌اند كه آن موج چه نقش موثر و مهمي در ايجاد ، تقويت و دوام جريان موجود داشته ، چون متاسفانه ملت ما و بدبختانه حتي قشر روشنفكر اين اجتماع نيز از حافظه ي تاريخي بسيار ضعيفي برخوردار است ، شرايط روزگاري كه خاتمي انتخاب شد را فراموش كرده و از ياد برده اند كه اگر آن روز آن شخص برنده‌ي انتخابات نمي‌شد چه اتفاقي ممكن بود براي ديگ در حال انفجار اجتماع بيافتد ، و يا اينكه اصولاً هشت سال زمان براي پيشبرد برنامه ي اتمي مان داشتيم ؟ و آيا الان مي توانستيم از انهدام اسرائيل آنهم در يك ثانيه سخني به ميان بياوريم ؟ يا خود را براي يك جشن هسته‌اي آماده كنيم ؟
كمي به دوره‌ي هشت ساله دولت پيشين فكر كنيد ؟ با كمي دقت متوجه خواهيد شد كه چگونه و با چه مهارتي تمامي جنبشهاي مردمي را پس از خارج ساختن آنان از زيرزمينهاي امنشان و آمارگيري دقيق از آنان نابود و متلاشي ساخت ، اگر 18 تير و تمام اعتراضات و تظاهرات آن دوره اتفاق نمي افتاد چگونه ميشد فعالان و مخالفان را از بطن جامعه بيرون كشيد و جامعه را به مشتي ترسوي بي مبالات تبديل كرد ؟ عقل سليم حكم ميكند كه پيش از انفجار ديگ بخار سوپاپ اطمينان را باز كنيد تا فشار داخل ديگ كاهش يابد . نظر شما غير از اين است ؟
در شرايط كنوني آنچه ممكن است ما را نجات دهد حكومت احمقان و ابلهان است ، شايد سقوط تنها راه براي ايجاد امكان بازسازي باشد ، راهي براي باز سازي يك خانه‌ي كلنگي و ويران وجود ندارد جز كوبيدن و ساختن دوباره‌ي آن . ذات ما ايراني ها بر انجام هر امري از راه دشوارتر آن استوار است ، پس آتش بيشتري مورد نياز است تا فشار بخار داخل ديگ بيشتر شود ، اما نگراني اينجاست كه با اين روشنفكران ِ فراموشكار بايد چكار كرد تا دوباره سوپاپ اطمينان را باز نكنند ؟
كمي به دوره‌ي هشت ساله دولت پيشين فكر كنيد ؟ با كمي دقت متوجه خواهيد شد كه چگونه و با چه مهارتي تمامي جنبشهاي مردمي را پس از خارج ساختن آنان از زيرزمينهاي امنشان و آمارگيري دقيق از آنان نابود و متلاشي ساخت ، اگر 18 تير و تمام اعتراضات و تظاهرات آن دوره اتفاق نمي افتاد چگونه ميشد فعالان و مخالفان را از بطن جامعه بيرون كشيد و جامعه را به مشتي ترسوي بي مبالات تبديل كرد ؟ عقل سليم حكم ميكند كه پيش از انفجار ديگ بخار سوپاپ اطمينان را باز كنيد تا فشار داخل ديگ كاهش يابد . نظر شما غير از اين است ؟
در شرايط كنوني آنچه ممكن است ما را نجات دهد حكومت احمقان و ابلهان است ، شايد سقوط تنها راه براي ايجاد امكان بازسازي باشد ، راهي براي باز سازي يك خانه‌ي كلنگي و ويران وجود ندارد جز كوبيدن و ساختن دوباره‌ي آن . ذات ما ايراني ها بر انجام هر امري از راه دشوارتر آن استوار است ، پس آتش بيشتري مورد نياز است تا فشار بخار داخل ديگ بيشتر شود ، اما نگراني اينجاست كه با اين روشنفكران ِ فراموشكار بايد چكار كرد تا دوباره سوپاپ اطمينان را باز نكنند ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر