اولين چيزي كه بهت ياداوري ميكنه وارد چه جهنم دره اي شدي برخورد مامور گمركي است كه در واقع دومين نفريه كه توي مملكتت باهاش روبرو ميشي ، نوع نگاه و لحن حرف زدن اين جماعت مرده خور جوريه كه هنوز بعد از چندين بار مواجه شدن با اين جماعت نتونستم بهش عادت كنم ، تاسف همه وجودمو فرا ميگيره و وقتي حالم بدتر ميشه كه ميفهمم ارزياب غير محترم يك ادكلن و يك تيشرت رو از وسايلم كش رفته مرتيكه ي دزد كثافت ِ ...
در مورد ديگر تفاوتهائي كه به شدت جسم و روح آدمو بعد از ورود به كشور خراش ميده بعدها مفصلاً صحبت خواهم كرد ، فعلاً فقط خواستم بگم من برگشتم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر