۱۶ خرداد ۱۳۸۸

خورشید را صدا کنیم

واقعاً شرایط مشمئزکننده است ، بوی گند تعفن فضای عقلی ، سیاسی و فرهنگی رو فرا گرفته ، هیچکس نیست جلوی ادامه ی این وضعیت رو بگیره؟، وقاحت و بی شرمی شاید هیچگاه در تاریخ ما تا به این حد عریان خود را به نمایش نگذاشته بود . واقعاً چه بر سر ما آمده است ؟
چطور ممکنه که شخصی در برابر دویست میلیون نفر آدم بشینه ودروغهائی بگه که سادگی فهمیدن دروغگویی هاش به اندازه چند کلیلک ساده است.
چطور ممکنه با این وقاحت دروغ گفت ؟
و چطور ممکنه که کسانی اینقدر ساده لوح باشند که این دروغها اونا رو جذب کنه؟
امشب در حدود صد عدد و رقم و ضرب و تقسیم و هزار و میلیارد و دلار و ریال به مردم گفته شد که مطمئنم خود گوینده هم قادر به گفتن دوباره ی آنها نیست.
و مردم حیران و گیج و گولی که از اقتصاد هیچ نمی دانند خوشحال از فریاد بغض فرو خفته ی سی ساله

هیچ نظری موجود نیست: