نگاه كن چه فروتنانه بر خاك ميگسترد
آنكه نهال نازك دستانش
از عشق
خداست
وپيش عصيانش
بالاي جهنم
پست است.
آن كو به يكي ((آري)) ميميرد
نه به زخم صد خنجر،
و مرگش درنميرسد
مگر آن كه از تب وهن
دق كند.
قلعهئي عظيم
كه طلسم دروازهاش
كلام كوچك دوستي است.
2
انكار عشق را
چنين كه به سر سختي پاسفت كردهأي
دشنهئي مگر
به آستين اندر
نهان كرده باشي.-
كه عاشق
اعتراف را چنان به فرياد آمد
كه وجودش همه
بانگي شد.
3
نگاه كن
چه فروتنانه بر درگاه نجات
به خاك مي شكند
رخسارهئي كه توفانش
مسخ
نبارست كرد
چه فروتنانه برآستانه تو بر خاك مي افتد
آن كه در كمر گاه دريا
دست
حلقه توانست كرد
نگاه كن
چه بزرگوارانه در پاي تو سر نهاد
آنكه مرگش
ميلاد پرهياهوي هزار شهزاده بوده
آنكه نهال نازك دستانش
از عشق
خداست
وپيش عصيانش
بالاي جهنم
پست است.
آن كو به يكي ((آري)) ميميرد
نه به زخم صد خنجر،
و مرگش درنميرسد
مگر آن كه از تب وهن
دق كند.
قلعهئي عظيم
كه طلسم دروازهاش
كلام كوچك دوستي است.
2
انكار عشق را
چنين كه به سر سختي پاسفت كردهأي
دشنهئي مگر
به آستين اندر
نهان كرده باشي.-
كه عاشق
اعتراف را چنان به فرياد آمد
كه وجودش همه
بانگي شد.
3
نگاه كن
چه فروتنانه بر درگاه نجات
به خاك مي شكند
رخسارهئي كه توفانش
مسخ
نبارست كرد
چه فروتنانه برآستانه تو بر خاك مي افتد
آن كه در كمر گاه دريا
دست
حلقه توانست كرد
نگاه كن
چه بزرگوارانه در پاي تو سر نهاد
آنكه مرگش
ميلاد پرهياهوي هزار شهزاده بوده
نگاه كن.
#احمد_شاملو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر