۰۱ آذر ۱۳۹۳

حس شیرینی‌ست که چیزی از جنس دوست داشتن را به کسی بیاموزی،نمی‌دانم... شاید هم دوست داشتنی را سبب شده ام، حاصل نفرتی عمیق از من.
 مهم نتیجه ایست که حاصل شده
چیزی از جنس دوست داشتن را باعث شدن!

اما حس تلخی‌ست حیرانی، اینکه چون تشنه ای به دنبال  سراب بدوی. خودت را بر سر راه چیزهای خوب قرار دهی ... چیزهای گرانبهائی که شاید متعلق به تو نیست، اما دوست داری خود را مخاطب بدانی و از وهم شیرینش اندکی خوش باشی.
اندکی حسِ خوشِ تلخ ...
چون فنجانی قهوه‌‌ ناب، که مست بوی آن میشوی
تلخ و دوست داشتنی

هیچ نظری موجود نیست: